فهرست مطالب

صفحه جیران خاقانی

بیوگرافی

جیران خاقانی متولد مهرماه 1367 در شهر قم است. او در خانواده ای فرهنگی که هم پدر و هم مادرش معلم بوده اند، چشم به جهان گشود. دوران تحصیل دبیرستان شاخه ادبیات و علوم انسانی را انتخاب می‌نماید و در دوران دانشگاه از رشته فلسفه الهیات فارغ التحصیل می‌شود. ایده نوشتن داستان “یک آن زندگی” از دوران دبیرستان در ذهنش جرقه زد. نگارش کتاب را سال 1397 آغاز و در سال 1400 به پایان رساند.

کتاب شناسی

یک آن زندگی

خلاصه  کتاب یک آن زندگی

مقدمه
زندگی ما انسانها همواره متاثر از اتفاقات و تحولات بیرونی و درونی است. اتفاقاتی که گاه تنها یک خاطره اند و گاه به ارزشمندی خود زندگی تلقی میشوند. بُرد با آنهایی خواهد بود که اگر نفس اتفاقات را فراموش کردند، درسی که عایدشان شده است را هرگز به دست رفوگر زمان نسپارند. به بیان دیگر، انسانهایی موفق خواهند بودکه یک آن در زندگی خود را با چشم دل دیده و مسیر تحول به سوی ترقی و نجات را دریابند. نویسنده در پی به تصویر کشیدن جذابیت های دنیای معمولی و متعاقبا آدمهای معمولی بوده است. آدمهایی که در مواجه با جریانات تلخ و شیرین زندگی قرار میگیرند که یا خود پدید آورنده ی آن بوده و یا متاثر از تصمیمات و بی دلی های اطرافیانش می‌شوند. چنین واقعیتی باعث میشود در بزنگاه های زندگی گاه نقش فاتح و گاه چهره ای مغبون یابد. آنچه در داستان پیش رو خواهیم خواند، مروری بر نقش آدمها در زندگی یکدیگر است. به همان اندازه که میتواند حلاوت عشقي اساطیری را همچون دم مسیحا به نهال خشکیده ی وجود عاشق ببخشد که دست روزگار فقدان و دوری نصیبش کرده، بدسگالی آدمیان برای دیگران میتواند تلخی زهر را در رگهای زندگی جاری سازد. کتاب روایتگر داستان خانواده ای است که در کشاکش زیبایی ها و پلشتی های ناگزیر زندگی گرفتار میآیند. داستان در میانه ی سالهای 1330 تا سالهای آغازین دهه ی هفتاد روایت شده است. نویسنده ازاین واقعیت غافل نبوده است که دوران هیجان انگیز کودکی چه تاثیرات شگرفی بر بنیاد هستی و شخصیت فرد دارد. چنانچه در دوران کودکی به خواسته های درونی اش پاسخی در خور دهد و دنیای کودکی اش را زندگی کند، قطعا در جوانی و میانسالی انسانی آرام و معتمد به نفس خواهد بود. لیکن در این بین نقش والدين انکار ناپذیر است. دنیای زنانه ای که مولف در پی به تصویر کشیدن جزئیات اغواگرانه ی آن است، جنبه های قدرت و ضعف وجود زن را روایت میکند. ما در خلال داستان با دنیای اعجاب آور موجود زن مواجه میشویم که ب طرز حیرت آوری توانسته بین التهاب درون و تلاطم بیرونی زندگی بر مسیر اعتدال رفتار کند. این مهم زمانی به فعلیت خواهد رسید که زن، درک عمیقی از ارزش وجودی اش بدست آورده و خود را باور کند. زنی که غم شریک زندگی اش را متحمل میشود اما میداند که باید استوار بایستد تا باعث دلگرمي فرزندانش باشد. زنی که داغ اولاد میبیند اما تفاخر به شرافت فرزندانش که جان بر سر دفاع  از ناموس و وطن گذاشتند، اشک را بر چشمانش حرام میکند. روایت زنی را می‌خوانیم که گاه از انجام مسئولیت هایش در قبال همسر و فرزندان خسته می‌شود و به دلخوشی های زنانه ی خود پناه میآورد و اگر توقعات عاطفی اش بی پاسخ بماند، خود را به دنیای الوان مادرانه می‌سپارد. نویسنده تلاش کرده است تا بتواند با به تصویر کشیدن پستی و بلندی های مسیر زندگی، فضاسازی ها و شخصیت پردازی دقیق را ارائه دهد.
امید است خواننده در گوشه ای از داستان شمایلی از زندگی خود را متصور شود.